دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران
چکیده
اندازهگیریهای کمّی به ژئومورفولوژیستها اجازه میدهد تا بهطور واقعی و معقول لندفرمهای مختلف را با یگدیگر مقایسه کرده و شاخصهای مورفولوژیک را محاسبه کنند. این امر در تشخیص و توصیف خاص ناحیهای به عنوان مثال میزان فعالیت تکتونیکی مفید میباشد. شاخصهای؛ منحنی هیپسومتریک (Hc) و انتگرال هیپسومتریک (Hi ) به درجه کالبد شکافی یک چشم انداز مربوط میشوند. عدم تقارن حوضه زهکشی (AF) و همچنین عکس شاخص تقارن توپوگرافی (T)، هر دو برای ارزیابی سریع حوضه زهکشی از نظر میزان کجشدگی تکتونیکی در صورت وجود استفاده میشود. شاخص شیب طولی رود (SL) یک ابزار مفید برای مطالعه تکتونیک ژئومورفولوژی می باشد. مقادیر بالای این شاخص عموماً در مناطقی که رودها سنگهای سخت یا ساختمانهای فعال را قطع کنند، پیدا شدهاند. شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf) بیانگر تعادل بین نیروهای فرسایشی و تکتونیکی در جبهه کوهستان میباشد. معمولاً جبهههای کوهستانی فعال دارای مقادیر کمی از شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf) میباشند. شاخص نسبت عرض کف بستر دره به ارتفاع آن (Vf) عامل تفکیک درههایی با کف گسترده از درههای (V) شکل میباشد. مقادیر کم( Vf) بیانگر تکتونیک فعال در منطقه میباشد. در این تحقیق هفت شاخص ژئومورفولوژیکی برای بررسی فرایندهای پویا و دینامیک موثر در شکلدهی زمین و چشم اندازهای موجود و طبقهبندی فعالیت تکتونیکی حوضه آبخیز درکه استفاده شده است. معمولاً طبقهبندی نواحی به مناطق؛ خیلی فعال، نیمه فعال و غیرفعال مفید میباشد. چنین طبقهبندیای در تشخیص ناحیه برای تفکیک مناطق مختلف آن که احتیاج به مطالعات میدانی جزییتر جهت تشخیص ساختمانهای فعال و محاسبه نرخ فعالیت فرایندهای تکتونیک دارند، مفید خواهد بود. با بررسی شاخصهای ژئومورفولوژیک حوضه آبخیز درکه مشخص شده که، این حوضه از مناطق فعال تکتونیکی میباشد. در پایان با توجه به شاخص گرادیان طولی رود(SL) حوضه آبخیز درکه طبقهبندی شده است.
کلید واژه ها: تکتونیک ژئومورفولوژی، درکه، شواهد ژئومورفولوژیکی، راندگی تهران