دولت ها همواره با دو نوع تهدید یا با دو مرکز تهدید روبرو می باشند داخلی و خارجی حکومت ها در برابر تهدیدات داخلی از نیروهای سرکوب پلیس و دادگاههای حقوقی و زندانها استفاده می کنند و در رویارویی با تهدیدات خارجی از دستگاه دیپلماسی تشکیلات جاسوسی و در نهایت از نیروهای نظامی بعنوان سپر دفاعی بهره میگرند ( رنجبر ص 21، 1378) واکنش بر ضد تهدیدات خارجی در سطح دولت ملی بوده که به صورت متمرکز وکنترل شده انجام می پذیرد در ابتدای قرن بیست و یکم و در آستانه هزار سوم میلادی باید به پیذیریم که منشا بسیاری از مسائل جهانی به تحولات استراتژی های نظامی وابسته و ÷یوسته است ادبیات پایه ای سیاسی نظامی در کشور ما به ویژه در سطح محیط های پژوهشی گاهی فقیر و بیشتر ترجمه ای است اصولا جغرافیدانان کشور ما میل و رغبت چندانی برای ورود به مفاهیم و موضوعات دفاعی ندارند که البته چرایی آن خود می تواند موضوع پژوهش مستقلی باشد بر این اساس و بعنوان راهکاری برای ÷ر کردن خلا استراتژی دفاعی دولت ها مقاله حاضر که در واقع بخش کوچکی از پژوهشی پایه ای تحت عنوان روش شناخت مناطق استراتژیک می باشد تنظیم گردیده است کوشش محوری این مقاله بر ان است که قلمروهای دفاعی دولتها را درمحیط های بیرونی در چارچوبی واقعی وملموس که منطبق با شرایط جمهوری اسلامی ایران باشد طبقه بندی نماید