مطالعات‌ شمال‌ ایران‌ و خزر در متون‌ کهن‌ جغرافیایی‌

نویسنده

دانشیار گروه‌ جغرافیای دانشکده‌ علوم‌ زمین‌، دانشگاه‌ شهید بهشتی

چکیده

سفرنامه‎نویسی بین ساکنان سرزمین‎های باستانی از بهترین عادات بوده و نزد مسلمانان ساکن در آسیای غربی و ساکنان اروپای کهن که در تمدّن یونانی و رُمی جای دارند نیز چنین است
نکتة قابل ذکر در مورد سفرنامه‎ها، اهمّیّت آنها نزد خوانندگان آنها در زمانة ما و نحوة اندیشیدن و شیوة برخورد سفرنامه‎نویس با مشاهدات خود بوده است. ما به هنگام خواندن یک سفرنامه، به خردترین نکات تا عمومی‎ترین مسائل توجّه می‎کنیم و مترصّد هستیم تا از طریق یک سفرنامه، خود را به دنیای حاکم بر شرایط فکری نویسندة آن ببریم. بنابراین مسائلی نظیر بی‎طرف بودن نویسنده، تعلّق او به یکی از شیوه‎های فکری حاکم و تعادل در اندیشیدن، همگی در نوشته‎های او تأثیرگذار هستند. کتابشناسی مناطق مختلف ایران را بر اساس شرایط مطالعاتی و میزان علائقی که محقّق و جغرافیدان ایرانی و خارجی برای آن قائل شده‎اند، می‎توان به گروه‎های زیر تقسیم نمود:
محدوده‎های مرکزی ایران، محدودة جنوبشرق ایران، جنوبغرب، محدوده‎های مرکزی ایران،غرب،شرق و بالاخره شمال ایران.
آنچه در این نوشتار منظور است، محدوده‎های شمالی ایران و به ویژه سواحل پیرامونی دریای خزر است. دریای خزر خود دارای مقاطع مطالعاتی متعدّد و انگیزه‎های متحوّلی است که به هر حال منجر به غنای کتابشناسی این عرصة آبی شده است. قدیمی‎ترین منابعی که دربارة دریای خزر در دسترس داریم، مربوط به پیش از اسلام است که البتّه منابع موجود و قابل استفاده چندان نیست. شاید علّت کمبود منابع جغرافیایی مربوط به دورة پیش از اسلام خزر و پیرامون آن را بتوان تحوّلات سیاسی فراوان و جنگ‎های متعدّد دانست. این علل بر تمامی سرزمین ایران پیش از انقلاب مؤثّر بوده است و خلأ مطالعاتی منحصر به دریای خزر و عرصه‎های پیرامونی آن نیست.

کلیدواژه‌ها