MIME-Version: 1.0 Content-Type: multipart/related; boundary="----=_NextPart_01C5ECD0.C8087F80" This document is a Single File Web Page, also known as a Web Archive file. If you are seeing this message, your browser or editor doesn't support Web Archive files. Please download a browser that supports Web Archive, such as Microsoft Internet Explorer. ------=_NextPart_01C5ECD0.C8087F80 Content-Location: file:///C:/D9A8E658/file4888.htm Content-Transfer-Encoding: quoted-printable Content-Type: text/html; charset="us-ascii"
پژوهش
هاي
جغرافيايي ـ
شماره 52،
تابستان 1384
=
1589;ص=
122- 111
دك=
1578;ر
يدالله كريم=
10;
پور ـ
استاديار
جغرافيا، دا=
06;شگاه
تربيت معلم
واحد حصارك
كرج
كو=
1579;ر
كريمي پور* _
ليسانس جامع=
07;
شناسي از
دانشگاه
تهران
=
662;ذيرش
مقاله 31/3/83
واژگ=
ان
کلیدی: عرب
ها،خوزستان=
8;
واگرایی،
همگرایی،
هستة سیاسی،
آرمان های
ملّی.
مق&=
#1583;ّمه
تا
ســـال 1357 عرب
زبـــان های
ایرانی 53/1
درصـــد از
جمعیت کشور ر=
575;
شامل مي شدند
(طرح جامع
تقسیمات
کشوری 1378). گرچه
این نسبت در
مقیاس ملّی
اندک و حتّی
ناچیز است؛
امّا خطّة
جغرافیـایی
نشیمن آنها
استراتژیک
ترین قلمرو
ملّی است.
حتّی می توان
این خطّه را
در شمار یا
بخشی از قلمر=
608;
های حسّاس جه=
575;ن
بحساب آورد. م=
1608;قعیّت
و توانمندی
های
استراتژیک[1]،
ژئوپليتیک[2] و
به ویژه
ژئواکونومیª=
5;[3]
خوزستان،
بستر و زمینة
ادعاهای
سرزمینی بیگ=
75;نگان
به ویژه عراق
را نسبت به
تمامي یا بخش=
740;
از این استان
مهیّا کرده
است. اندوخته
ها و ذخیره
های گرانبها=
40;
هیدروکربنی
این منطقه، ت=
608;انمندی
های کلان
مقیاس آب
شیرین،
موقعیّت ممت=
75;ز
کرانه ای و
استقرار
پایانه های
اصلی واردات=
40;
کشور در کران=
607;
های آن، گستر=
577;
خاک های مناس=
576;
و مفید برای
کشت های
صنعتی،
جمعیّت مناس=
76; و
پراکنش
جغرافیایی ب=
07;
نسبت متعادل
آن، هم مرز
بودن با سه
کشور عربی
حوزة خلیج
فارس، شبکه ه=
575;ی
خوب و بهینة
ارتباطی
هوایی،
زمینی، ریلی =
608;
لوله ای در
مقیاس ملّی،
کوتاه تر بود=
606;
فاصلة کرانه
هایش تا تهرا=
606;
نسبت به دیگر
این
چشم انداز
ویژة خوزستا=
06;
در مقیاس ملّ=
740;
و حتّی در
منطقة خلیج
فارس انگیزة
طمع عراق برا=
740;
تجزیة
خوزستان و
سیاست الحاق=
10;
اش بوده است.
دولت های عرا=
602;
همواره برای
حلّ تنگنای د=
587;ترسی
نامناسب
دریایی به دو
بال خاوری و
جنوب خاوری
خود یعنی
خوزستان و
کویت فشار
وارد کرده
اند؛ چنان که
در سدة بیستم
میلادی، چند
بار در صدد
تجزیة این
استان از
ایران برآمد=
07;
اند. طرح
تجزیة
خوزستان در
زمان شیخ
خزعل، طرح
تجزیة
خوزستان در
سال 1338، طرح
تجزیة خوزست=
75;ن
در سال 1343 و
سرانجام طرح
تجزیة
خوزستان در
جریان جنگ
تحمیلی عراق
علیه ایران
(ولدانی 1371، ص 87) م=
هم
ترین این طرح
ها بوده اند.
بیشت=
ر
دولت های عرب
به ویژه عراق
(از 2000 - 1960)،
ناسیونالیس=
8;
های قوم گرا،
روزنامه
نگاران،
نویسندگان و
حتّی برخی از
حقوقدانان
عرب، عرب زبا=
606;
بودن بخشی از
جمعیّت
خوزستان را
مبنایی بر
ادّعای تجزی=
77;
این استان از
ایران دانست=
07;
اند؛ چنان که
مدّعی اند چو=
606;
اکثر جمعیّت
خوزستان عرب
اند،
بنابراین،
این جلگة
زرخیز باید ب=
607;
یک کشور عربی
بپیوندد. به
گمان آنان
خوزستان و
فلسطین
سرنوشت
مشابهی دارن=
83;،
زیرا عرب های
این دو منطقه
زیر استعمار
زندگی می کنن=
583;
و سرزمین
هایشان بدون
هیچ گونه حقّ =
1602;انونی،
اشغال شده است. با
این تفاوت که
نجّا=
ر،
یکی از
نویسندگان
عرب که کتابی
دربارة تاری=
82;
خوزستان
نوشته، در
مورد اشغال
خرّمشهر
توسّط
نیروهای
عراقی می
نویسد:« ما
اغراق نمی
کنیم وقتی می
گوییم محمّر=
07;
(خرّمشهر)
چندین دهه اس=
578;
که منتظر =
عراقی هاست=
48; منتظر
سربازان
صدّام که
مانند
قهرمانان، م=
81;مّره
(خرّمشهر) را
برق آسا از
بردگی آزاد
سازند و چهرة
عربی
شرافتمندان=
7;
آن را به آن
بازگردانند.
چهره ای که
توسّط
ایرانیان با
نقاب پوشاند=
07;
شده است. خون
عربی که چهرة
محمّره
(خرّمشهر) را
پاک می کند،
برای آن ها
(مردم خرّمشه=
585;)
دروازة
گسترده ای را
می گشاید تا
وارد تاریخ
حقیقی خود
یعنی تاریخ
عربی
شرافتمندان =
7; شوند.
پرچم عراق که
به وسیلة
قهرمانان
عراق بر فراز
محمّره
(خرّمشهر)
برافراشته
شد، نه فقط تا=
1585;یخ
را می نویسد،
بلکه تأيیدی
است بر این که
زندگی هنوز
ادامه دارد»
(نجّار 1980، ص 39).
در
همین زمینه،
صالح مهدی
عماش معاون
نخست وزیر و
وزیر کشور
پیشینه تر
عراق می گوید: « عرا =
2;
هرگز به طور
جدّی در مورد
شطّ العرب با
ایران اختلا=
01;
نداشته است.
شطّ العرب
جزئی از خاک
عراق است.
اختلاف در
مورد عربستا=
06;
(خوزستان)
بوده که قسمت=
740;
از خاک عراق
است و در دورة
قیومیّت
خارجی ایران
ضمیمه شده و
برخلاف خواس=
78;
مردم عراق،
اهواز نامید=
07;
می شود» (ولدا=
1606;ی
1371، ص 98).
صدّا=
م
حسین در
اردیبهشت ما=
07;
سال 1359 به هنگا =
5;
سخنرانی در
گردهمایی
شاعران ملّی
عراق می گوید:&l=
aquo;
هیچ وقت رسال=
578;
خود و مفهوم
آن را از یاد
نبرده ایم... ما
فریاد زنان
عربی را که در
عربستان
(خوزستان) به س&=
#1585;
می برند، از
یاد نخواهیم
برد.» (ولدانی
1371، ص 100).
نه
تنها بدنة
اصلي
ژورناليست ه=
75;
و روشنفكران =
593;رب،
بلكه بيشتر
دولت هاي عرب=
610;
و حتّي دوستا=
606;
ايران چون
سوريه، ليبي =
608;
لبنان نيز
بارها ادّعا=
07;ا
و خواست عراق
را تأييد كرد=
607;
اند.
گمان
من بر آن است
كه هنگامی که
اعراب از تنگ=
606;ای
فلسطین آسود=
07;
شوند، ایران
را با همین
بهانه و نیز
مسئله جزایر
سه گانه در
کانون دشمنی =
605;تمرکز
خود قرار می
دهند (کریمی
پور 1368، ص 29).
بن&=
#1575;
به سرشت
پژوهش،
متدولوژی آن
کتابخانه ای =
576;وده
است. در این
راستا طیف
گسترده ای از
منابع شامل ت=
575;ریخی،
جمعیّتی،
فرهنگی و
اجتماعی مور=
83;
استفاده قرا=
85;
گرفته است. از
آن جا که
محتوای پژوه=
88;
نوعی بررسی
استراتژیک
منطـــقه ای
است، ناچار
داده ها از
همین منظر
مورد تجزیه و
تحلیل عینی
قرار گرفته و
در نهایت نیز
پس از شناخت
نسبی موضوع
مورد مطالعه=
48;
آینده نگری
مدّ نظر قرار
داده شده است.
یادآوری این
نکته ضروری
است که این
مقاله بخشی ا=
586;
یک طرح جامع
مرزی است که
در سال 1380 در کرانه
های شمالی
خلیج فارس که
منطبق بر سه
استان
خوزستان،
بوشهر و هرمز=
711;ان
است، انجام
شده و نویسند=
607;
مجری این طرح
بوده است.
موقعیّت =
08;
پراکنش
جغرافیایی
جمعیّت عرب
خوزستان
بر
اساس نتایج
نهايی
سرشماری
عمومی نفوس و
مسکن آبان ما=
607;
1375، جمعیّت
استان
خوزستان 772,746,3 نفر بوده
است که از این
تعداد 64% در
سکونتگاه ها=
40;
شهری و 35% در
سکونتگاه ها=
40;
روستایی و 1%
کوچرو بوده ا=
606;د
(آمارنامة
خوزستان 1377).
تعداد عرب ها
در سال 1378 در
نواحی
روستایی 429197 نف=
85;
برآورد شده ک=
607;
حدود 8/37% کلّ
جمعیّت
روستایی
استان را در
بر می گرفت
(طرح جامع
تقسیمات
کشوری، ص 158). اگ=
85;
همین درصد در
مورد جمعیّت
شهری نیز درس=
578;
باشد، جمعیّ=
78;
تخمینی عرب
های این استا=
606;
5/1 میلیون نفر
بوده است.
بیشت=
رین
فشردگی عرب ه=
575;
بین شانزده
شهرستان تشک=
40;ل
دهندة استان
خوزستان (سال 13=
77)
در پنج شهرست=
575;ن
مرزی دشت
آزادگان،
خرّمشهر،
آبادان، شاد=
11;ان
و ماهشهر
بوده، به گون=
607;
ای که جمعیّت
عرب ها در
شادگان و دشت
آزادگان 98 و 2/97
در صد برآورد =
1588;ده
است(کریمی
پور، 1380).
با
وجود این که
اندرکنش
فضایی و
نوسازی فرهن=
11;ی،
ساختار
اجتماعی و
پیامد های آن=
548;
پراکنش جغرا=
01;یایی ایل ه=
5;
و طایفه های
عرب را در خوز=
1587;تان
طّی دهه های
اخیر تحت
تأثیر قرار
داده است،
امّا هنوز
بنیاد ساختا=
85;
و فضاهای جغر=
575;فیایی
آن پراکنش پا=
576;رجاست:
چونان ایل ها
و طایفه های
بنی طُرُف،
بنی حروان،
بنی نعیم،
خضرج، بنی
صالح و حنانه
در دشت
آزادگان، بن=
40;
کعب و آل
محیسن شامل آ=
604;
مطور، آل
هلالات، آل
منیعات،
حنافره، عسا=
05;ره
و آل بوغبیش
که در خرّمشه=
585;
مستقرّاند (
کریمی پور،
همان، ص 43).
عوامل
واگرایی و
همگرایی
یکپا=
رچگی
ملّی بیشتر
دولت- ملّت ها
همواره متأث=
17;ر
از دو نیروی
مخالف جانب
مرکز یا همگر=
575;
و نیروی گریز
از مرکز یا
واگراست. « از
دیدگاه جغرا=
01;یای
سیاسی سه عام=
604;
مهّم
یکپارچگی در
یک دولت
عبارتند از:1-
پیوستگی
فرهنگی آنها 2-
میزان تاثیر
پذیری آن دول=
578;
از ناحیه گرا=
740;ی
سیاسی 3- وجود
یا عدم وجود
علل وجودی و
هویّت ملّی
مشخّصی که
مورد قبول
کّلّیة
شهروندان با=
88;د»
(درایسدل،
آلاسدایر و
بلیک،
جرالداچ 1370، ص198).
از سوی دیگر
پیوستگی
فرهنگی و حتّ=
740;
ناحیه گرایی
سیاسی ملّت ه=
575;
متأثّر از هف=
578;
شاخص است: زبا=
1606;،
مذهب، نژاد و
قومیّت، توس=
93;ة
متوازن یا
نامتوازن
منطقه ای،
میزان مشارک=
78;
گروه های
جمعیّتی در
مدیریّت
سیاسی منطــ=
00;قه
ای و ملّی،
ساختـــار
اجتماعی قوم=
40;
و میزان
پشتیبانی بی=
06;
المللی از
نیروی واگرا
(کریمی پور 1380، =
89;
44).
علاو=
ه
بر این شاخص
ها که بنیاد و
بستر نیروی و=
575;گرایی
یا همگرایی ر=
575;
می سازند،
عوامل دیگری
نیز =
دست اندرکا=
85;
توان سازی
برای این
نیروها هستن=
83;.
میزان تأثیر
پذیری گروه
های قومی از
سیاست های
دولت مرکزی،
وسعت، شکل
سرزمینی
دولت، میزان
پرت بودن و در
حاشیه بودن
قلمرو و
استقرار گرو=
07;
های قومی و
موقعیّت
داخلی یا مرز=
740;
محلّ استقرا=
85;
گروه های
جمعیّتی در
شمار عواملی
هستند که بر
انرژی نیروی
گریز از مرکز
و جانب مرکز
تأثیر گذارن=
83;.
بر
اساس هفت شاخ=
589;
اصلی مؤثر در
واگرایی و
همگرایی و نی=
586;
معیارهای
فرعی، عرب ها=
740;
خوزستان بای=
83;
واگراترین
قوم های مستق=
585;
در ایران باش=
606;د.
در واقع
برآیند کلّی
این شاخص ها
حاکی از آن
است که عرب
های خوزستان =
608;
ترکمن ها می
بایست
واگراترین و
مرکزگریزتر®=
0;ن
قوم ها نسبت ب=
1607;
هستة
اصلی تشکیل
دهنده دولت د=
585;
ایران باشند.
بررسی بردار=
40;
و برآیندی چن=
583;
شاخص مهّم
فرهنگی-
اجتماعی شام=
04;
شاخص های
زبانی، مذهب=
40;،
نژاد و قومیّ=
578;
یا خاستگاه
تاریخی،
میزان مشارک=
78;
در مدیریّت
سیاسی ملّی،
ساختار
اجتماعی و
موقعیّت
استقرار عرب
های خوزستان
امرو=
زه
زبان به عنوا=
606;
مهم ترین شاخ=
589;
همگرایی معر=
01;ی
شده و اصولاً
ملّت ها بر
اساس زبان
تعریف می شون=
583;
(آلاسدایر و
همكاران، 1370 ص 198)
كه دلیل آن
ساده است:«
زبان ابزار
اصلی ایجاد
پیوند بین
فرهنگ های بش=
585;ی
بوده و به
افراد یک گرو=
607;
توان برقرار=
40;
آزادانة
ارتباط با
یکدیگر را می
دهد. زبان در
عین حال بین
اعضای گروه
های زبانی که
نمی توانند ب=
575;
هم گفتگو
کنند، یک نوع =
1605;انع
و رادع محسوب
می شود.» در
واقع «زبان
همچون یک مان=
593;
یا صافی از
تداخل متقاب=
04;
فضایی دو ناح=
740;ه
جلوگیری می
کند»(هاگت،
ص9).
زبان عرب ها
در جهت
واگرایی نسب=
78;
به اکثریّت
تشکیل دهندة
حکومت عمل می
کند.
از
سوی دیگر بر
اساس
اطّلاعات
سرشماری نفو=
87;
و مسکن سال 1365،
از کلّ جمعیّ=
578;
ساکن نقاط
شهری و
روستایی
خوزستــان،
به ترتیب 2/51% و 66/29% فارسی
صحبت
=
1605;ي
کنند. این
درصد در
مقایسه با
مقیاس های مل=
617;ی
که در مورد
سکونتگاه ها=
40;
شهری و
روستایی به ت=
585;تیب
9/90% و 1/73% است،
فاصلة شگفت
انگیزی دارد
(سرشماری نفو=
587;
و مسکن 1365).
در
سرشماری1375،
اطّلاعات در
مورد میزان
آشنایی
جمعیّت با
زبان فارسی
دیده نمی شود=
548;
امّا به دلیل
گوناگون از
جمله افزایش
تعداد افراد
با سواد
استان،
مهاجرت
گستردة عرب
های خوزستان =
576;ه
سایر نقاط
کشور در طول
جنگ و استحال=
607;
های ناشی از
آن و نیز
افزایش نسبت
جمعیّت
شهرنشین خوز=
87;تان
در این سال ها
میزان آشنای=
40;
مردم عرب با ز=
1576;ان
فارسی را
افزایش داده
است؛ امّا به
هر حال تفاوت
های زبانی
همواره به
عنوان یک عام=
604;
واگرایی نسب=
78;
به اکثریّت
فارس زبان در
منطقة عرب
نشین خوزستا=
06;
به حیات خود
ادامه خواهد
داد و بعید
است تغییر
عمده ای در
انرژی گسترش
یابندة آن
بوجود آید.
گرچه
تاریخ ورود
عرب ها به
جنوب کشور به
آغاز پادشاه=
40;
ساسانیان و
حتّی پارت ها
می رسد (کسروی
1357)، امّا
تـــاریخ
ورود
قبیـــله ها=
48;
عشیـره ها،
طایفه ها و
تیره های
کنونی ساکن
خوزستان نه
تنها دیرینه
نیست، بلکه
پدیداری
مربوط به سده
های اخیر است.
بررسی کوتاه
زیر گواه این
نتیجه گیری
است:
1- عشیرة
جعاوله که از
سادات اند و
تیره های بیت =
1588;معه،
بیت مهنا، بی=
578;
سید ابراهیم =
608;
بیت خیطان(ال=
607;لالیه)
زیر
مجموعه های
آن است و هم
اکنون
بیشــــتر
آنها در باخت=
585;
رود دز ساکن
اند، حدود دو
سدة پيش از
عماره(مرکز
استان میسان
مقابل شهر
دزفول) به
ایران
کوچیدند.
2- سادات
جزایری که دو
سدة پیش از
ناحیة جزایر =
576;ین
بصره و
واسط(به
مرکزیت شهر
کوت،مقابل
استان ایلام)
به خوزستان
آمدند.
3-
عشیرة بزرگ
بنی خالد که
گویا نسبشان
به خالدبن
ولید می رسد و
تیره های آل
عبدالسیاد،
العلم، طلیح=
75;ن،
اغطفان،
صبیح، شیبان=
48;
عیاشیه،
الزمل، نجاش=
48;
ثوابت و
فرسیات زیر
مجموعه های آ=
606;
است، حدّاقل
تا سال 1715 و پیش
از ورود
خاندان صباح
بر کویت حکوم=
578;
می کردند و در
سده های نوزد=
607;م
و بیستم
میلادی به سو=
740;
خوزستان
کوچیدند.
4- بنی طُر&=
#1615;ف
که همانند بن=
740;
کعب، آل کثیر
و بنی تیمیم
در شمار شش
قبیلة بزرگ
عرب خوزستان
اند و به دو خا&=
#1606;دان
بیت سعید و
بین صیاح
تقسیم می
شوند،
واز 26 تیره
تشکیل شده
اند،در اصل
یمنی بوده ان=
583;
که از حدود 250
سال پیش شروع
به کوچ
به خوزستان
کردند و به
اغلب احتمال
در دورة
ناصرالدّین
شاه در اطراف
کرخه جای
گرفتند.
5- قبیلة
بزرگ کعب و 19
طایفة بزرگ
آن، نخستین
بار در عهد
شاه عبّاس
دوّم به ایرا=
606;
کوچیدند.
6-
جایگاه سکون=
78;
بقیّة طایفه
های کنونی
مستقر در
خوزستان، شا=
05;
و عربستان و
عراق و به
ویژه یمن بود=
607;
است؛ از جمله
کنانه که محل=
617;
سکونتشان در
مکّه و
تبارشان یمن=
40;
بوده است. بنی
لام نیز از
شام، مزرعه ا=
586;
حجاز، آل
بومسلم از بن=
740;
ربیعه و
قحطانی بوده =
608;
از قطر به
خوزستان آمد=
07;
اند(عزیزی بن=
740;
طرف 1372).
مجمو=
عه
ای از عوامل
امنیّتی در
چند سدة اخیر
چونان
درگیــری ها =
608;
جنگ های قبیل=
607;
ای و درون قبی=
1604;ه
ای، جنگ های
دوره ای
ایران-
عثمانی، فشا=
85;های
پی در پی و
سنگین وهّاب=
40;
ها، شیوة
زندگی کوچرو=
40;
و پیوستگی
سرزمین های
قبیله ای،
مشخّص نبودن
مرز بین
المللی و
کنترل اندک ب=
585;
آنها زمینه و
بستر مهاجرت =
608;
کوچ عشایر عر=
576;
از شبه جزیرة
عربستان، بی=
06;
النهرین و شا=
605;
به این خطّه
بوده است و
قوم های شیعة
عرب مهاجر به
خوزستان در پ=
740;
یافتن
پشتیبان
پناهگاهی
بودند که
حکومت های
منطقه ای
چونان
مشعشعیان و
دولت های
مرکزی از
صفویّه تا
قاجار به صور=
578;
نسبی امنیّت
مورد نظر را
برای آنها
مهيّا می ساخ=
578;ند.
مسلّم است که
حدّاقل تا 1960
میلادی کنتر=
04; مؤثّری
بر تردّدهای
مرزی ایران-
عراق انجام ن=
605;ی
شد. پیوستگی
سرزمینی و
وابستگی های
تودرتوی قوم=
40;
و پیوندهای
نسبی و سببی
عشایر عرب
ایران- بین
النّهرین و ب=
607;
ویژه قانون و
اصل هم پیمان=
740;،
کوچ ایل ها از
عراق به ایرا=
606;
را راحت و گاه
اجتناب
ناپذیر می
ساخت.
خوزس=
تان
در شمار
چهارده استا=
06;
مرزی کشور
است. از سوی
دیگر،
بیشترین
فشردگی
جمعیّت عرب
زبان در بخش
جلگه ای مرکز=
740;
و غربی استان=
548;
هم مرز و حتّی
در جدار مرز
ایران- عراق
مي باشد. این
نوع پراکنش
جغرافیایی
جمعیّت نخست
بستر مناسبی
را برای
اندرکنش همه
جانبه مهیّا
کرده؛ دوّم،
زمینه ساز
تسهیل نفوذ
دولت های
عراق، سازما=
06;
ها و حزب های
وابسته به آن
برای دخالت د=
585;
امور داخلی
ایران شده؛ و
سوّم،
موقعیّت
مرزی در عین
حال موجب
دورافتادگی=
8;
پرت بودن و در
حاشیه قرار
گرفتن بخش
عمده ای از
عشـیره های
عرب نسبت به
مرکز
جغرافیایی
کشور و نتایج
فرهنگی حاصل
از آن شده است. =
در
مجموع،
موقعیّت مرز=
40;
و سرحدّی
نشمین عرب ها
در خوزستان د=
585;
کاهش اندرکن=
88;
فضایی آنها ب=
575; بخ=
1588;
های مرکزی
ایران بی
تأثیر نبوده
است (کریمی
پور 1380، ص 76). در
واقع ضعف اند=
585;
کنش اقتصادی
بخش های روست=
575;یی
و شهرستان ها=
740;
دشت آزادگان=
48;
شوش، شادگان=
48; آبادان
و حتّی
خرّمشهر با
سایر جاهای
کشور زمینه
ساز نوعی
خودکفایی
اقتصادی شده
است كه اين
پديدار در عي=
606;
حال باعث
ايجاد حسّي
نسبت به هويّ=
578;
سرزميني
استان بوده
است. حال چنان=
1670;ه
«یکپارچگی ب=
07;
معنای
استقرار کنش
متقابل بین
مکان ها»
(آلاسدایر و
همكاران1370، ص 228)
تعریف شود،
موقعیّت
مـــرزی
استقـــرار
بخش زیادی از
عرب های
خوزستان می
تواند به
تضعیف این نی=
585;و
کمک کند.
بيشت=
ر
دولت های عرب
به ويژه مصر،
سوريه، ليبي=
48;
كويتو عراق
طیّ چند دهة
اخیر از
استقلال
خوزستان و یا
الحاق آن به
عراق به تناو=
576;
پشتیبانی کر=
83;ه
اند. حتّی پیش
از استقلال
عراق و
کشورهای حوز=
77;
جنوبی خلیج
فارس،
امپراتوری
بریتانیا نی=
86;
به ظاهر
پشتیبان این
طرح بوده است
(لنچافسکی، ص380=
).
تأسی=
س
"جبهة آزادی
بخش اهواز" ی=
75;
"جبهه
التّحریر" ی=
5;
"جبهة آزادی
بخش عربستان
(خوزستان)"
توسّط عراق،
پشتیبانی
آشکار و روشن
دولت ها و یا
نمایندگان
پارلمان های
سوریه، کویت=
48;
مصر، لیبی و
عراق از طرح
جدا شدن
خوزستان از
ایران،
اختصاص دادن =
588;بکه
های ویژة
رادیو-
تلویزیونی
برای تشویق ع=
585;ب
های خوزستان
به جدایی
گزینی و نیز
چاپ و پخش صده=
1575;
کتاب،
روزنامه و
مجلّه، تشکی=
04;
سمینار و اجل=
575;سی
در این
ارتباط،
آموزش های
نظامی و برپا=
740;ی
جنگ های چریک=
740;
در جدار مرزی
و انجام
عملیات جاسو=
87;ی،
خرابکاری در
تأسیسات نفت=
40;
و شهری و سران=
1580;ام
تحمیل جنگ
تمام عیار به
جمهوری اسلا=
05;ی،
بخشی از
پشتیبانی ها=
40;
بین المللی د=
585;
راستای تقوی=
78;
انرژی
واگرایی
اعراب
خوزستان و طر=
581;
تجزیة این
استان بوده
است (ولدانی 1371).
حتّی در
مدیریّت
سیاسی منطقه
ای نیز نقش
عرب ها در رده
های بالا
کمرنگ و ناچی=
586;
بوده است؛ ام=
617;ا
در جمهوری
اسلامی به
ویژه از دهة
شصت هجری خور=
588;یدی
عرب های
خوزستان
مسئولیّت ها=
40;
مناسبی را در
رده های نظام=
740;
به ویژه در
سپاه
پاسداران دا=
88;ته
اند.
البت=
ّه
نقش ناچیز عر=
576;
ها در مدیریّ=
578;
سیاسی ملّی ت=
575;
حدودی تحت
تأثیر ضعف
آموزش های
مناسب، تنگن=
75;های
مرتبط با
آمیختگی با
زبان ملّی،
ضعف فرهنگ
آکادمیک
سیاسی و
اصولاً رغبت
اندک به شرکت
در فعّالیّت
ها و مدیریّت
های سیاسی
بوده، امّا د=
585;
عین حال
ساختار نامن=
75;سب
سیاسی- اداری
کشور مانع
بزرگی در این
ارتباط بوده
است.ساختار و
سنّت قبیله ا=
740;
و واگرایی عر=
576;
های خوزستان
ساختار
اجتماعی حاک=
05;
بر جمعیّت عر=
576;
های خوزستان=
48;
ایلی و قبیله
ای است. با
وجود دگرگون=
40;
های قابل
توجّه در چند
دهة اخیر،
هنوز شیخ
قبیله، طایف=
07;
و تیره، نقش
به نسبت محور=
740;
در بسیاری از
امور زندگی
عرب های خوزس=
578;ان
به عهده
دارند.
وابستگی
افراد و عضوه=
575;
به طایفه و
تیره، احساس
غیرت و تعصّب
و مسئولیّت
نسبت به سایر
عضوها، شناخ=
78;
شجرة طایفه ا=
740;
و اطاعت پذیر=
740;
نسبت به
دستورهای
شیخ، اساس
چنین سیستمی
است.
در
چنین نظام
حقوقی ویژه،
عضو از کودکی
آموزش می بین=
583;
تا با دقّت آن
را فراگرفته =
608;
بکار بندد.
بدیهی است که
این نظام
ویژه،
وابستگی های =
605;لّی
را به سود
وابستگی های
قبیله ای
تضعیف می کند
و گاه حتی آن
را زیر نفوذ
خود قرار می
دهد. در چنین
نظامی حتّی
نیازها و
انگیزه های
شخصی نیز تحت
الشّعاع
نیازهای
طایفه بوده و
اغلب حتّی نو=
593;
ازدواج و
مراسم وفات
نیز در اختیا=
585;
قبیله است.
باید
دانست كه
تداوم در
استمرار دول=
78;-
قبیله یا
حاکم- قبیله
به موازات
سیستم دولت-
ملّت موجبات تعارض
و اصطکاک این
دو سیستم را
فراهم آورده
است. این
تعارض به صور=
578;
روزمرّه در
شهرستان های
دشت آزادگان=
48;
شادگان، و حت=
617;ی
اهواز،
آبادان و
خرّمشهر قاب=
04;
مشاهده است. چ=
1606;ین
تعارضی سیست=
05;
امنیّتی
(نیروی
انتظامی، دا=
83;گاه
و اطّلاعات) و
عرصة کسب و
کار را نیز به
صورت مستمر
تحت تأثیر
قرار داده اس=
578;
(کریمی پور 1379، =
89;
72).
چونا=
ن
رویکرد
دوباره
گسترده و
فراگیر عرب ه=
575;ی
خوزستان به
آیین فصل پس
از انقلاب که
با بازگشت
شیخ ها همرا=
607;
بوده است،
گرچه این
فرآیند تا
حدود زیادی
تحت تأثیر
بوروکراسی
حاکم، رشوه
خواری،
طولانی شدن ک=
575;ر
دادرسی ها و
هزینه بر بود=
606;
آن ها است،
ولي در عین
حال نمادی از
واگرایی
فرهنگی مردم
نیز بشمار می
رود.
شکّی
نیست که قوم
های عرب
خوزستان،
بنیاد های زب=
575;نی
و فرهنگی
توانمند خود
را در آینده
نگهداری
خواهند کرد و
هیچ نشانة
روشنی مبنی ب=
585;
فاصله گرفتن
آنها از زبان
و فرهنگشان
بچشم نمی
خورد.
شاخص
های شناخته
شده برای
تقویت توان
واگرایی
تقریباً همگ=
40;
دست به دست هم
داده اند تا
عرب های
خوزستان را ب=
607;
قوم واگرا و
مرکز گریز و
حتّی مرکز
ستیز از نظر
کارکردهای
سیاسی تبدیل =
606;مایند.
عوامل زبانی=
48; نژادی
و قومی،
ساختار قبیل=
07;
ای، خاستگاه =
608;
حافظة
تاریخی،
استقرار
مرزی،
پشتیبانی هم=
07;
جانبة
دولت های
عربی و به
ویژه عراق، ن=
602;ش
و نفوذ کمرنگ
قدرت و
مدیریّت
سیاسی ملّی و
منطقه ای
بستری مناسب
برای بیشتر
شدن واگرایی =
607;ای
قومی را مهیّ=
575;
ساخته است.
امّا با وجود
همة این
شرایط، عرب
های خوزستان
نه تنها تا
کنون نشانه
های بزرگ و
بارزی از
واگرایی
سیاسی نسبت ب=
607;
هستة اصلی
تشکیل دهندة
کشور آشکار
نساخته اند،
بلکه به رغم
شكّ و تردید
های دولت ها و
گروه هایی ا=
586;
ایرانیان
فارسی زبان،
نسبت به
عملکرد آنان
پس از ترک
زبان های آذر=
740;
در کنار
کردهای شیعه
مذهب، کارکر=
83;
مثبت و جدّی
در قبال بحرا=
606;
های ملّی از
خود بروز داد=
607;
اند.
در
واقع جنگ
طولانی اخیر
که با شعار
حمایت از اعر=
575;ب
خوزستان یا ب=
607;
گمان دولت
عراق عربستا=
06; آغاز
و تداوم یافت=
548;
مناسب ترین
فرصت را برای
آشکار سازی
حدّاکثر
تمایلات
واگرایانه د=
85;
اختیار اعرا=
76;
خوزستان
گذاشت؛ مضاف
بر این که
مقدّمة
تبلیغاتی
چنین جنگی،
بيست سال پیش =
1575;ز
1980 و در سال 1960 با
روی کار آمدن
قاسم آغاز شد=
607;
بود. گراهام
فولر کارشنا=
87; C.I.A که به گمان
خود بیست سال
به مطالعة ایران
پرداخته است=
63;
در کتاب
ارزشمندش به
نام قبلة عال=
605;
می نویسد: «
علیرغم برخی
تردیدهای
ایرانیان نس=
76;ت
به وفاداری
جمعیّت عرب،
اعراب ایران=
40;
ساکن خوزستا=
06;
در دوران
اشغال بخشی ا=
586;
خوزستان توس=
17;ط
عراق، باعرا=
02;
همکاری
نکردند. بنظر
می رسد که
عنصر اقلیّت
عرب احتمالا=
11;
دیگر ابزار م=
607;مّی
در رابطة میا=
606;
دو کشور
نخواهد بود.
به تعبیری می
توان این
وضعیّت را
برای ایران
دلگرم کننده
توصیف کرد،
زیرا گویای آ=
606;
است که دست کم
بعضی مسائل
تاریخی مربو=
91;
به قلمروهای
بستة قومی در
نتیجة همانن=
83;
سازی اقلیّت
مورد نظر عمل=
575;ً در شر =
1;
حل شدن است»
(فولر 1373، ص 48).
امّا
برخلاف نظر
فولر، موضع
گیری عرب های
خوزستان در
جریان جنگ
تحمیلی،
پدیداری نو
نیست و به
موضع آن ها
نسبت به
جمهوری
اسلامی برنم=
40;
گردد؛ بلکه
همگرایی
سیاسی-
امنیّتی عرب
های خوزستان
نسبت به هستة
اصلی تشکیل
دولت و آرمان
های آن، موضع=
740;
دراز مدت و
تاریخی است.
همچن=
ین
در مطالعه ای
کلّی و تخصّص=
740;
پیرامون
جغرافیای
سیاسی ایران=
48;
عرب های
خوزستان در
شمار آن گروه
نیروهای مرک=
86;
گریز بشمار
آمده اند که
به دلیل تجان=
587;
مذهبی و
تاریخی و گست=
585;ش
زبانه های بخ=
588;
مرکزی ایران
در آن، از این
نظر نقش
تاریخی پر
قدرتی در
اتّصال به
هستة مرکزی
داشته
اند(حافظ نیا
1381، ص 172).
تأسی=
س
و تداوم
موجودیّت
حکومت شیعی
مشعشعه با مر=
705;زیّت
هویزه، 92 سال
پیش از تکوین
صفویّه که در
واقع بازتاب=
40;
از خواست ها و
تقاضاهای ای=
04;
ها و طایفه
های خوزستان
برای
رودررویی با
ستم های جانش=
740;نان
تیمور و
پاسداری از
آرمان های
مذهبی خود در
برابر دولت
حنفی مذهب
عثمانی بشما=
85;
می رفت و نیز
شرکت طایفه
های عرب به
ویژه قبیلة
بزرگ بنی طرف
در واقعه جها=
583;
علیه بریتان=
40;ای
کبیر و شهادت 600
تن از این
قبیله در این
نبرد، به رغم
مخالفت خزعل
البوکاسب با
این موضع گیر=
740;،
نمونه هایی ا=
586;
این موضع گیر=
740;
تاریخی اند.
علاوه بر این
موضع گیری ها=
740;
متعدّد در
برابر عراق
پیش و پس از
انقلاب و در
جریان جنگ
تحمیلی نمون=
07;
های بارزی از
همگرایی سیا=
87;ی
این قوم اند.
ای&=
#1606;
همگرایی
مناسب سیاسی
با هستة سیاس=
740;
ملّی و آرمان
های آن در
حالی است که
برآیند کلّی
عوامل در جهت
واگرایی سمت =
608;
سو دارند.
بررسی و تحلی=
604;
راز و رمز این
پدیدار و
دستیابی به
پاسخی منطقی
برای این پرس=
588;
که چرا به رغم
عوامل متعدّ=
83;
سازندة واگر=
75;یی
عرب های
خوزستان
حدّاقل به
اعتبار سیاس=
40;-
امنیّتی،
قومی واگرا
محسوب نمی
شوند از دو دی=
1583;گاه
جالب توجّه
است:
1- آیا
عامل و شاخص
های شناخته
شدة واگرایی
به درستی
شناخته نشده
اند و بار
ارزشی هرکدا=
05;
تعریف نشده
است؟!
2- آيا
شاید عامل یا
عوامل قوی تر=
740;
در فرآیند هم=
711;رایی
و واگرایی
دخیل باشند ک=
607;
قادر به پوشا=
606;دن
و کاهش اثر
عوامل سازند=
77;
واگرایی
باشند.
بررس=
ی
زیر در صدد
فراهم ساختن
پاسخی مناسب
برای این پرس=
588;
است:
در واقع
همان عنصری ک=
607;
موضع تاریخی
آذری های ایر=
575;نی
را به رغم
نسبت بسیار
بالاتر
جمعیّتی، مو=
02;عیّت
استراتژیک
استقراری،
زبان و فرهنگ =
1594;نی
و پربار و
توانمندی ها=
40;
ممتاز
اقتصادی در ر=
575;ستای
مواضع کلّی
تاریخی ملّت
ایران قرار د=
575;ده
است. در همگرا
کردن عرب زبا=
606;
های خوزستان
باهستة اصلی
تشکیل دهندة
دولت و آرمان
هایش مؤثر
بوده است.
مذهب و
ایدئولوژی
مشترک گرچه
تنها یک عامل
و عنصر از
عوامل
همگرایی یا
واگرایی
شناخته شده
اند، نقش قوی
تری از سایر
عوامل فرهنگ=
40;-
اجتماعی در
ایران دارند
(کامران و
کریمی پور 1381).
شکّی نی=
87;ت
که «در عمل،
نظام های
اعتقادی از
موانع زبانی
عبور می کنند&ra=
quo;
(هاگت، ص 18). در
واقع مذهب
مشترک در عین
حال که قوی
ترین عنصر را
برای یکپارچ=
07; سازی
ملّت ها در
اختیار دولت
های همگن قرا=
585;
می دهد، می
تواند به هما=
606;
نسبت برای
دولت های
ناهمگن مذهب=
40;
خطرناک باشد=
63;
زیرا
معمولاً
اعتقاد
مذهبی است که
در ایجاد
اختلافات
فرهنگی نقش
اصلی را بازی
می کند. «لبنا=
1606;،
هند و ایران
نمونه های
کلاسیک در ای=
606;
زمینه ها
هستند. لبنان=
740;
ها که به نحو
ممتازی از نق=
591;ه
نظر زبانی،
تاریخی و
فرهنگی همگن
اند، به دلیل
ناهمگنی ناش=
40;
از وجود هفده
فرقة مذهبی د=
585;
طول تاریخ
موجودیّتشا =
6;
همواره محیط
سیاسی ناامن=
40;
را تجربه کرد=
607;
اند». هند نیز
به رغم میراث
فرهنگی
مشترک،
ظرفیّت عظیم=
40;
برای تکوین و
استمرار
برخوردهای
مذهبی دارد.
این در حالی
است که ایران
با وجود آن که
ناهمگن ترین
کشور
خاورمیانه ا=
86;
نقطه نظر
زبانی است و
از این نظر در
شمار ده کشور
متنوّع جهان
می باشد(کریم=
740;
پور 1377) دارای
محیط سیاسی
نسبتاً امنی
است و این
امنیّت نسبی
را مرهون
همگنی مذهبی
است.
باید در نظر داشت که بر اساس همین کارکرد ایدئولوژی و نقشی که در یکپارچگی دارد، بیشتر دولت ها برای استحکام پیوند های درونی به ایدئولوژی متوسّل می شوند. یادآور= 740; این نکته لاز= 605; است که اصولا= 611; اساس تکوین دولت- ملّت که از عهد نامة وستفالی در سال 1648 آغاز شد= 8; قبل از هويّت ديني مشترك براي قلمروهاي امير نشين پس از جنگ هاي سي سالة مذهبي د= 585; اروپاست. در واقع عهدنام= 77; این جمله خلاصه می شود:&l= aquo; هر که را دین است، آیین آن او» (پالمر 1357، = 89; 172). این بدان معنی است که تعریف کشور ی= 575; دولت- ملّت بر= 1575;ساس دین و مذهب است و نه زبان.<= o:p>
خوزستان:
همگن ترین
استان ایران
(مذهبی)
خوزس=
تان
و ایلام تا
سال 1378 با 99/99 درصد
جمعیّت شیعی
مذهب، همگن
ترین استان
های ایران
اند. این
همگنی ممتاز
مذهبی در
استانی با شش
قوم متفاوت١ از
چنان قدرتی
برخوردار
بوده كه
توانسته است =
593;وامل
واگرایی را ت=
575;
حدود زیادی
تحت الشّعاع =
582;ود
قرار دهد.
همگنی مذهبی
در خوزستان ب=
607;
عنوان منطقه
ای حاشیه ای و
مرزی به حدّی
است که این اس=
1578;ان
از این نظر،
حتّی استان
هایی مانند
یزد، اصفهان=
48;
کرمان، فارس=
48;
قم، زنجان،
همدان، مرکز=
40;
و تهران که در
تورفتگی فلا=
78;
مرکزی ایران
قرار دارند و
به عنوان هست=
577;
مذهب شیعه در
ایران نامید=
07;
می شوند را
پشت سر گذاشت=
607;
است(کامران،
کریمی پور 1381).
در
چشم اندازی
کلّی بحران
های ناحیه ای
ایران طّی نی=
605;
سدة اخیر در
ارتباط
مستقیم با
تداوم و طول
مدّت بحران د=
585;
ناحیه هایی ب=
575;
اکثریّت جمع=
40;ّت
سنّی مشاهده
می شود.
برعکس، بین
تداوم و طول
مدّت بحران و
ناحیه های با
اکثریّت شیع=
40;،
رابطة معکوس
دیده می شود؛
چنان که برعک=
587;
بحران های
نواحی
بلوچستان،
کردستان و نی=
605;ة
جنوبی
آذربایجان
غربی که به
هنگام ضعف
حکومت مرکزی
گسترده و
طولانی بوده=
48;
بحران های سی=
575;سی-
امنيّتي ناش=
40;
از واگرایی د=
585;
استان های خو=
586;ستان،
کرمانشاه،
فارس و
مازندران به
مراتب محدود=
78;ر
و به اعتبار
زمانی کوتاه
تر بوده است (ک&=
#1585;یمی
پور1371).
علاو=
ه
بر همگنی عرب
های خوزستان
با اکثریّت ت=
588;کیل
دهندة هستة
دولت، سه عام=
604;
دیگر در تقوی=
578;
همگرایی آنه=
75;
با هستة سیاس=
740;
دولت ایران و
یا واگرایی ا=
586;
عراق موثر
بوده اند؛
نخست آن که
«در نیم سدة
اخیر حجم و
دامنة سرمای=
07;
گذاری های مس=
578;قیم
دولت ایران د=
585;
این استان بی=
588;
از هر استان
دیگری بوده
است. این
پدیده زمینة
وابستگی همه
جانبة جمعیّ=
78;
به دولت شده
است» (کریمی
پور 1376). از سوی
دیگر، اقتصا=
83;
متّکی به نفت
در استان، ضم=
606;
تکمیل نقش
دولت و
وابستگی های
ناشی از آن،
زمینة مهاجر=
78;
مستمر بیشتر
گروه های قوم=
740;
ایرانی به ای=
606;
استان شده
است. این
پدیدار ضمن
این که زمینة
در هم آمیختگ=
740;
گروه های قوم=
740;
را مهیّا
ساخته، در
تکوین پرولت=
75;ریای
نفتی نیز بی
تأثیر نبوده
است. همچنین
شهرگرایی
ناشی از این
مکانیزم در
کاهش وابستگ=
40;
های قبیله ای
تأثیر عمده ا=
740;
به جای نهاده=
548;
به نحوی که
امروزه از
برخی طایفه
های عرب خوزس=
578;ان
تنها نامی
باقی مانده
است (کریمی
پور1380).
امّا
مهم ترین
عاملی که در
کاهش قدرت
واگرایی عرب
های خوزستان
مؤثر است، در
اقلیّت بودن
این گروه قوم=
740;
نسبت به سایر
گروه های قوم=
740;
مستقر در
استان
است(کریمی پو=
585;
1379).
جنگ
طولانی ایرا=
06;-
عراق و نتایج
ناشی از آن و ب&=
#1607;
ویژه عملکرد
منفی مهاجری=
06;
عراقی که پس
از هجوم نظام=
740;
آمریکا به
خوزستان
کشیده شدند،
در گسترش
بدبینی مردم
نسبت به دولت-
ملّت عراق به =
1588;دّت
مؤثّر بوده
است١ (کریمی
پور1376).
به
رغم عوامل
متعدّدی که د=
585;
تقویت توان
واگرایی
اعراب
خوزستان نسب=
78;
به هستة مرکز=
740;
دولت- ملّت
مؤثّرند، جه=
78;
گیری کلّی
آنها تا آیند=
577;
قابل دید، بر
راستای
همگرایی با
آرمان های کش=
608;ر
استوار
است.شیعه بود=
606;
اعراب
خوزستان ضمن =
570;ن
که نقش محوری
در همگرایی
این استان
نسبت به هستة
ملّی داشته
است، اثری
کاهنده بر
عوامل واگرا=
40;ی
به جای می
گذارد؛ جهان
بینی اعتقاد=
40;،
عرب های
خوزستان و
سایر
ایرانیان را
در یک راستا
قرار داده
است. علاوه بر
این، عامل بن=
740;ادی
در اقلیّت
بودن عرب ها
در خوزستان
نسبت به سایر
گروه های
قومی، زوال
تدریجی و
محتوم ساختا=
85;
قبیله ای،
افزایش روند
تدریجی و
مستمر اندرک=
06;ش
اقتصادی و
فرهنگی عرب ه=
575;
با سایر استا=
606;
ها، چیرگی هم=
607;
جانبه و
فزایندة دول=
78; در
این استان و
پیوند های ژر=
601;
و پایه ای
بدنة جامعة
شهری خوزستا=
06;
جلگه ای با
اقتصاد نفتی=
48;
در کاهش نشان=
607;
های واگرایی =
608;
تقویت نسبت ب=
607;
دولت مرکزی
مؤثّرند.
با
وجود این
استحالة کام=
04;
زبانی- فرهنگ=
740;
عرب های
خوزستان، با
توجّه به غنا=
740;
فرهنگی آنان=
48;
تا دهه ها و
حتی سده های
آینده بعید و
در عین حال
غیر منطقی
است. بنظر می
رسد كه
پشتیبانی
دولت-
ملّت های عر=
576;
برای تقویت
واگرایی این
گروه قومی در
صورت پایان
تنگنای
فلسطین
افزایش یابد.
همچنین بنظر
می رسد عرب
های این خطه،
به هنگام آغا=
586;
سستی وفتور
دولت مرکزی
چونان گذشته=
48;
فرصت را برای
طرح تقاضاها=
40;
خود در چارچو=
576;
ایران متحد ا=
586;
دست نخواهند
داد.
1- پالمر،
رابرت
روزول(1357)،
تاریخ جهان
نو، ابوالقا=
87;م
طاهری،
امیرکبیر،
تهران، جلد
اول، ص172.
2-
جعفری
ولدانی، اصغ=
85;(1371)،
کانون های
بحران در خلی=
580;
فارس، کیهان=
48;
تهران، ص 17.
3-
حافظ نیا،
محمد رضا (1381)،
جغرافیای
سیاسی ایران=
48;
سمت، تهران.
4-
درایسدل،
آلاسدایر و
بلیک، جرالد
اچ (1370)، جغرافی=
75;ی
سیاسی خاور
میانه و شمال
آفریقا، دره
میرحیدر،
دفتر مطالعا=
78;
سیاسی و بین
المللی،
تهران، ص 198.
5-
سرشماری
عمومی نفوس و
مسکن سال 1365،
مرکز آمار ای=
585;ان.
6-
سازمان
برنامه و
بودجه استان
خوزستان(1376)،
آمارنامه
استان
خوزستان 1375،
سازمان
برنامه و بود=
580;ه
خوزستان،
اهواز.
7-
طرح جامع
تقسیمات
کشوری(مطالع=
75;ت
فرهنگی)(1378)، وز=
75;رت
کشور، ادارة
کل تقسیمات
کشوری، نهرا=
06;،ص
180.
8-
عزیزی بنی
طرف، یوسف(1372)،
قبایل و عشای=
585;
عرب خوزستان=
48;
ناشر مولف،
تهران.
9-
فولر، گراها=
05;
(1373)، قبله عالم
(ژئوپلتیک
ایران)، عباس
مخبر، نشر
مرکز، تهران=
48;
ص 48.
10-
کامران، حسن =
608;
کریمی پور،
یدالله (1381)، مقدمه
ای بر علت
وجودی ایران
جدید،
فصلنامه
مدرس، دوره
ششم، شماره د=
608;م،
تابستان.
11-
کریمی پور،
یدالله (1380)، طر=
81;
مطالعات مرز=
40;
استان های
ساحلی شمال
خلیج فارس،
ادارة
کل امور
مرزی، جلدها=
40;
چهارم (چشم
اندازهای اق=
78;صادی)
و پنجم
(راهبردها)،
تهران.
12-
کریمی پور،
یدالله (1380)، طر=
81;
جامع مطالعا=
78;
مرزی، کتاب
دوم: چشم
انداز های
فرهنگی-
اجتماعی،
ادارة کل امو=
585;
مرزی، تهران=
48;
ص 42.
13-
کریمی پور،
یدالله (1379)، طر=
81;
جامع
تقسـیمات کش=
08;ری
(مطالعات
سیاسی
امنیتی)،
ادارة کل
تقسیمات
کشوری، وزار=
78;
کشور، تهران.
14-
کریمی پور،
یدالله (1377)،
جغرافیای
سیاسی ایران=
48;
جزوه ی درسی
برای مقطع
کارشناسی،
کرج، ص 11.
15-
کریمی پور،
یدالله (1371)،
بررسی و تحلی=
604;
نواحی بحران=
40;
سیستان و
بلوچستان،
پایان نامه
برای دریافت
مدرک دکتری
جغرافیای
سیاسی،
تهران، دانش=
11;اه
تربیت مدرس، 137=
1.
16-
کریمی پور،
یدالله (1376)، رو=
88;
شناخت مناطق
استراتژیک
کشور، پروژه
تحقیقاتی
مرکز تحقیقا=
78; استراتژیک.=
17-
کریمی پور،
یدالله (1379)، طر=
81;
مطالعات جام=
93;
مرزی استان
های ساحلی
شمال خلیج
فارس، اداره =
740;
کل امور مرزی
وزارت کشور،
تهران، جلد
نخست.
18-
کریمی پور،
یدالله (1375)،
درآمدی بر
جغرافیای کش=
08;رهای
مسلمان، جزو=
77; درسی
برای مقطع
کارشناسی،
کرج، ص 29.
19-
کسروی
تبریزی، احم=
83;
(1357)، شهریاران
گمنام، امیر=
05;بیر،
تهران.
20-
لنچافسکی،
جرج، سی سال
رقابت غرب و
شوروی در ایر=
575;ن48-1918،
حورا یاوری،
ابن سینا،
تهران، صص380-379.
* E_mail: K.Karimipour@ymail.com
[1] .Geostrategic
[2] . Geopolitic
[3] . Geoeconomic
&=
#1633; -=
=
چون=
575;ن
طايفه هاي
بزرگ آل خميس
و سه خاندان
بزرگ آن يعني :
بيت شيخ
جباري، بيت ا=
586;
ج و بيت محمّد &=
#1608;
21تيرة وابسته
به آن؛ در عين
حال طايفه ها=
610;
قنواتي، بني
زهيد و بني
ويس نيز در
مرحلة
استحالة فره=
06;گي
اند.