موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-بازتاب فضایی تحول کارکردی مرز جلفا پس از فرو پاشی شوروی سابق17754FAمحمد رضا حافظنیااستاد گروه جغرافیا، دانشگاه تربیت مدرسحسنرحیمیکارشناس ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article19700101به دنبال امضاء یادداشت تفاهم بین جمهوری اسلامی ایران و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی مورخه 26 / 11 / 1368 هـ . ش (15 فوریه1990 م.)، مرزهای شمالی کشور ایران گشوده شد و پس از سالیان متمادی رفت و آمدهای مرزی بین اتباع دو کشور آغاز گردید که از جملة نقاط مرزی بازگشایی شده، مرز جلفا در استان آذربایجان شرقی بود.
تحقیق حاضر جهت پاسخگویی به این سئوال اصلی که: بازگشایی مرز جلفا چه تأثیرات فضایی در محدودة شهرستان جلفا بدنبال داشته؟ شکل گرفته و جهت رسیدن به پاسخ سئوال اصلی، تحقیق به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از اطلاعات کتابخانهای، اسنادی و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) انجام و پس از تجزیه و تحلیل نتیجة زیر حاصل گردیده است:
«بازگشایی مرز جلفا باعث توسعة کالبدی شهر جلفا، توسعة شبکه های ارتباطی و حمل و نقل، تغییر ساختار سیاسی فضا، توسعة ساختارهای اقتصادی، رویکرد فرهنگی مردم به آن سوی مرز و تحول در کارکرد امنیتی نیروهای انتظامی و مرزبانی شهرستان جلفا گردیده است. از طرف دیگر، بازگشایی مرز تأثیر چندانی در خدمات رسانی به روستاها و افزایش مهاجر پذیری شهر جلفا نداشته است».
واژگان کلیدی : مرز، کارکرد مرز، جلفا، آذربایجان، تحلیل فضایی.موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-• دهیاری ها، تجربه ای دیگر در مدیریت روستاهای ایران ( نمونه موردی: دهیاری های استان آذربایجان غربی )17755FAمسعودمهدویاستاد دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانعلی اکبر نجفیکانیدانشجوی دوره دکتری جغرافیای روستایی، دانشگاه تهرانJournal Article19700101Dehyaris, A New Step in Iranian Rural Management
Dr.Masood Mahdavi ?
prof. in Geography.University of Tehran
Aliakbar Najafi kani ??
Ph.D.Student in Rural Planning Geography.University of Tehran
Abstract
Iranian rural management has undergone some structural changes during many
years and, unfortunately, lack of efficient management in rural areas, during all these
years in general and last decades in particular, has caused many problems for the
villages. Some institutions have been established under the titles of Islamic Council,
House of Contribution, Rural Development Office, etc. After the Islamic Revolution of
Iran, but due to lack of executive organizations, have not yielded much. This was the
case until 1377 (1998) when the establishment law of self-reliant rural management
(Dehyari) in villages was passed and He Interior Ministry was allowed, for the purpose
of management of rural affairs and sustainable rural development, to found a rural selfreliant
establishment by the name of "Dehyari", modeled after urban management
based on two institutions of City Council and municipality, with an independent moral
personality in 20-plus-household villages (over 35,000 in number in this country), with
regard to the conditions of the area and on the request of local habitants. So the interior
ministry issued the license for the establishment of 13272 Dehyaris up to the end of
aban 1383 (Nov.2006)and it was predicted that for all 20-plus-household villages there
would be established Dehyaris. It is noteworthy that 53/4% of Iran's villages are
qualified for Dehyari establishment, accommodating 95/3% of Iranian rural
population.
Keywords: Management, Rural management, Development, Sustainable rural
development, Dehyar, Dehyari, Participationنظام مدیریت روستایی ایران طی سالیان طولانی به لحاظ ساختارهای اجتماعی، تحولات و دگرگونی های پیچیده ای داشته و متأسفانه خلاء مدیریت کارآمد و اصولی در روستاها در تمامی این ادوار به خصوص تا سال 1340 و در دهه های اخیر مشکلات عدیده ای را برای روستاییان ایجاد نموده است. اگر چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تشکیلاتی تحت عناوین شورای اسلامی، خانه همیار، دفتر عمران روستایی و غیره در روستاها شکل گرفتند، ولی به دلیل نداشتن زمینه های لازم وسازمان های اجرایی مرتبط توفیق قابل قبولی حاصل نکردند. به دلیل این نابسامانی ها در سال 1377 « قانون تأسیس دهیاری خود کفا در روستاهای کشور» به تصویب رسید و با الگوبرداری از مدیریت شهری که مشتمل بر دو نهاد شورای شهر و شهرداری است، به وزارت کشور اجازه داده شد تا به منظور اداره امور روستاها و توسعه پایدار روستایی سازمانی بنام «دهیاری» با توجه به ویژگی های محل و با درخواست اهالی، به صورت خودکفا با شخصیت حقوقی مستقل در روستاهای بالای بیست خانوار که بالغ بر 35 هزار روستا در کشور است، تأسیس نماید. در اجرای این دستورالعمل، وزارت کشور تا پایان آبان سال1383 مجوز تأسیس 13267 دهیاری را صادر کرده و پیشبینی می گردد که طی چند سال آینده برای تمامی روستاهای بالای بیست خانوار دهیاری تأسیس نماید. شایان ذکر است که روستاهای واجد شرایط جهت تأسیس دهیاری شامل 4/53 درصد روستاهای کشور میباشد که 3/95 درصد جمعیت روستایی کشور را در خود جای داده اند. دراین مقاله ضمن بررسی مسائل مدیریتی روستا در ایران و تبیین چگونگی تشکیل دهیاریها، نقاط قوت و ضعف آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در ضمن به منظور بیان عملکرد دهیاری های تأسیس شده به عنوان مطالعه موردی، اهم فعالیت های عمرانی و خدماتی 329 دهیاری استان آذربایجان غربی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
واژگان کلیدی : مدیریت، مدیریت روستایی، توسعه، توسعه پایدار روستایی، دهیار، دهیاری، مشارکتموسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-• محاسبة چگالی و توان باد به منظور استفاده از انرژی آن در اردبیل17756FAمجیدزاهدیدانشیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه تبریزبرومندصلاحیاستادیار گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی (واحد اردبیل)مجیدجمیلاستادیار پژوهشگاه مواد و انرژی،Journal Article19700101With the depletion of fossil energies in the future, new and renewable energy use
will be necessary. Some areas of Iran, espeacially Ardebil have is suitable potential for
use of wind energy. So, in this paper, we try to examine the potential of wind energy in
the Ardebil synoptic station using 10 years daily and hourly meteorological data of
wind. Wind power density about 302.64 W/m2, C.V is 56.5% and C.P is 46%.
Prevailing wind direction in this station is East erly and its frequency is 23.94 precent.
There is no wind in about 44.74 percent of year. Approximately, 3652.5 houres, wind
turbine able to work and generate energy. Theory and practical power wind turbine
with 4 m diameter of rotor in this station is 1757.9 and 465.6 W/m2. This station can
be used as a suitable area for using of wind Energy .
Key words:Wind energy potential, Prevailing Wind, Wind power, Mean wind speed,
Wind turbine, Ardebil synoptic station.با اتمام انرژی های فسیلی در آینده، استفاده از انرژی های نو و تجدید شونده ضروری است. برخی از نقاط ایران منجمله اردبیل پتانسیل مناسبی جهت استفاده از انرژی باد دارند. در این مقاله سعی شده تا پتانسیل انرژی باد در ایستگاه سینوپتیک اردبیل مورد مطالعه قرار گیرد. با استفاده از آمار بادهای ساعتی و روزانة ده ساله از ایستگاه مذکور، میانگین سرعت باد 37/6 متر در ثانیه، چگالی توان باد 64/302 وات در متر مربع، ضریب تغییرات باد 5/56 درصد و ضریب ثبات باد 46 درصد بدست آمده است. جهت باد غالب در ایستگاه اردبیل، شرقی و درصد فراوانی آن 94/23 میباشد. در این ایستگاه، 74/44 درصد از اوقات سال، بادی وجود ندارد. از کلّ ساعات سال 5/3652 ساعت توربین بادی میتواند در این ایستگاه تولید انرژی نماید. قدرت نظری و عملی توربین بادی در این ایستگاه با قطر پرّة چهار متر به ترتیب 9/1757 و 6/465 وات در متر مربع است. این ایستگاه میتواند به عنوان یکی از نقاط مناسب به منظور بهرهبرداری از انرژی باد محسوب شود.
واژگان کلیدی: پتانسیل انرژی باد، باد غالب، قدرت باد، میانگین سرعت باد، توربین بادی، ایستگاه سینوپتیک اردبیل.موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-• مطالعه کارایی داده های ماهواره ای در بررسی کیفیت آب در دو سوی میانگذر دریاچه ارومیه17757FAسید کاظم علویپناهدانشیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانمهندس کمالخداییعضو هئیت علمی پژوهشکده علوم پایه کاربردی جهاد دانشگاهی، دانشگاه شهید بهشتیمنصورجعفربیگلوعضو هیات علمی دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article19700101میانگذر دریاچه ارومیه به دلیل اتصال استان های آذربایجانشرقی و غربی به لحاظ اقتصادی و اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است. اما این میانگذر ممکن است که موجب تأثیراتی بر کاهش ارتباط آب در دو سمت میانگذر باشد. بنابراین در این تحقیق سعی شده تا تأثیر میانگذر بر تغییرات کیفی آب شامل خواص شیمیایی، فیزیکی و بیولوژیکی مورد مطالعه قرار گیرد. در این مطالعه از دادههای رقومی TM ماهواره لندست در دو زمان مختلف برای بررسی پارامترهای کیفی آب دریاچه و نقش میانگذر در توزیع این پارامترها استفاده شده است. برای این منظور از روش های ایجاد تصاویر رنگی کاذب(FCC) و بسط تباین، تهیه پروفیلهای طیفی از باندهای انعکاسی و حرارتی سنجنده TM ماهواره لندست و انتخاب محدودههای کوچک به عنوان نمونه از ساحل دریاچه تا مرکز آن برای بررسی رفتار طیفی آب حاوی مواد جامد معلق و روشهای پردازش تصویر دیگر، استفاده شده است. بر اثر نتایج حاصل از مطالعه پروفیل بازتاب های طیفی، اختلافات قابل توجهی در توزیع پارامترهای کیفی آب در دو سوی میانگذر مشاهده میگردد که احتمالا ناشی از عدم ارتباط هیدرولیکی کامل بین دو سوی میانگذر از طریق بازه موجود میباشد. نتایج نشان میدهد که هم باندهای انعکاسی و هم باند حرارتی توانایی زیادی برای تشخیص اثر گلآلودگی و شوری دارند. باندهای 3TM و6 TM در مقایسه با باندهای دیگر انعکاسی نقش مهم تری در بازتاب های طیفی آبهای شور و محتوی رسوب دارند.
واژگان کلیدی: میانگذر دریاچه ارومیه، داده های ماهواره ای، پارامترهای کیفی آب.موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از فعالیت گسل و ضورت جابجایی آنها17758FAداودمختاریاستادیار گروه پژوهشی جغرافیا، دانشگاه تبریزJournal Article19700101Northern Misho fault is an east-west trending fault, that is elongated on northern slope of Misho-Dagh mountain on Azerbijan(northwest of Iran). Studies on Northern Misho fault and its secondary branches operations indicate that this fault is active. This fault separates the geological and topographical units, so that it has influenced the replacing of rural habitations(10 villages) on or adjacent to it.In this study, we have assessed the vulnerability of villages from fault activity with due attention to geological, geomorphological and topographical charactristics and quality of building materials. The Methodology of this study is based on field studies and analysis of geological and topographical maps and areal photo interpretations.
Results indicate that probable fault activity and their seismic waves are very important factors threatening the villages of study area. This vulnerability from tectonic activity supported by other factores such as unsuitable buildings and their excessive longevity, weakness of building materials, settling on alluvials, steep slopes and liquification of alluvium, and flnally, instability and mass movements on slopes that overlook the villages.This survey clearly reveals the importance of necessity of attention to geomorphological factors and their influences, as well as indicating the potential for geomorphological input to rural improvement and design.
Keywords:Replacing Rural Habitations, Vulnerability of Fault Activity, Rural improvement, Northern Misho fault, Northwest of Iranگسل شمالی میشو با جهت شرقی ـ غربی در دامنة شمالی تودة کوهستانی میشوداغ آذربایجان (شمالغرب ایران) کشیده شده است. مطالعات انجام شده روی عملکرد این گسل و شاخه های فرعی آن نشانگر فعال بودن آنهاست. گسل مزبور واحدهای زمین شناختی و توپوگرافیکی دامنة شمالی میشو را از هم جدا نموده و از این طریق نه تنها نقش مؤثری در مکان گزینی روستاهای واقع در مسیر یا مجاورت گسل(گلجار، محبوب آباد، انامق، عیش آباد، پیربالا، ارلان، باغلار، سرخه، گزافر و زنجیره) داشته، بلکه فعالیت آن مشکلاتی را نیز برای ساکنین این روستاها فراهم آورده است. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از داده های حاصل از مطالعات میدانی و اسناد و مدارک کتابخانه ای، میزان آسیب پذیری هریک از این سکونتگاه ها از فعالیت گسل با توجه به ویژگی های زمین شناختی، ژئومرفولوژیکی، توپوگرافیکی، و نوع مصالح بکار رفته در ساختمان ها مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین خطر تهدیدکنندة روستاهای واقع در مسیر یا مجاورت گسل شمالی میشو و شاخه های فرعی آن، خطر فعالیت های احتمالی گسل و لرزش های حاصل از آن است عوامل دیگری از قبیل نامناسب بودن ساخت و سازها، مقاومت کم مصالح بکار رفته در ساختمان ها و عمر زیاد آنها، استقرار بر روی عناصر منفصل و نامقاوم، شیب زیاد و خطر سیالی شدن مواد سازندة نشستگاه روستاها و بالاخره ناپایداری دامنه های مشرف به روستاها و خطر حرکات توده ای، آسیب پذیری این روستاها را تشدید می کند. بر این اساس، توجه به عوامل ژئومرفولوژی و تأثیر پدیده های مرفوژنیک در تصمیم گیری هایی که منجر به تهیة طرح های عمران روستایی می شود، ضرورت دارد.
واژگان کلیدی: جایگزینی سکونتگاه ها، آسیب پذیری از فعالیت گسل، عمران روستایی، گسل شمالی میشو، شمالغرب ایران.موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-روند توسعه تاریخی ، کاربری اراضی و تنگناهای شهرسازی در سنندج17759FAرحمت ا...فرهودیاستادیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهراناکبرمحمدیدانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article19700101Abstract
This study has been written based on an M.A. the sis, attempting to discuss a major Problem of every city.
The different stages of spatial develop pment of Sanandaj have been surveyed, as well as the trend of villages and agricultural land joining the city and its effect on the development of city space and population based on reliable estimates. It would then be easy to find population variations and their effect on population growth. Population figures upto the year 1400 (2021) have also been estimated.
In addition, land use in Sanandaj has been analysed with the deep and surface structure of the city in order to clarify the relation of the citys inadequate and rapid development with its negative balance of components.
In conciusion, we will have a general view of the war-centered border Province of Kurdistan in reletion to its central city, Sanandaj, and its problems.
Kay words :Histor cal development, Sena Dej, Spatial organization, Land recession, Improrement, Urban safetyاین مقاله به استناد پژوهش های میدانی و کتابخانه ای و همچنین مطالعات مقدماتی طرح (تجدید نظر طرح جامع سنندج) نوشته شده است که در آن سعی شده تامسائل حاد شهر سنندج بررسی شود.
شهر سنندج به تبع شرایط خاص طبیعی ، سیاسی ، اجتماعی و اخیراً برنامه ریزی های شهری از ایبتدا دچار تغییرات فضایی و کالبدی زیادی شده که به ادوار مشخص و متمایز قابل تفکیک می باشند. در این بین الحاق روستاها و زمین های کشاورزی و چشم اندازهای بکرطبیعی در جریان توسعه فیزیکی شهر به عنوان علت اصلی این توسعه نا متناسب بررسی شده و جهت روشن شدن خط مشی برنامه ریزی آتی، برآوردی از جمعیت شهر تا سال 1400 نیز ارائه گردیده است.
در سنندج که به عنوان یک قلعه نظامی شکل گرفته و تکوین یافته است، نارسایی ها و عدم تعادل فراوانی در توزیع خدمات، تأسیسات و تجهیزات شهری دیده می شود . در پایان مهم ترین مشکلات شهر سازی سنندج تحت هفت عنوان بررسی شده است.
واژگان کلیدی: توسعة تاریخی، سنه دژ، سازمان فضایی، بحران زمین، بهسازی، ایمنی شهری.موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-تکامل ژئومرفولوژی دلتای رود سپیدرود درکواترنر17760FAجمشید جداریعیوضیاستاد دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانمجتبییمانیدانشیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانرضا خوشرفتاردانشجوی دکتری جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article19700101Abstract
Sefidrud River Delta, which is the largest Iranian delta in the southern coast of Caspian Sea, was formed during the last two million years and has a complex evolutionary history. Its delta – making process is different form that of open seas because of being enclosed. Frequent movement change of its estuary has had an effective role in the evolutionary process of the delta, but the movement rate has gradually diminished. The role of West – East sea currents in sediment movement in Delta morphology has been neglected. The rise of Caspian sea level to a small rate by itself cannot prevent the delta expansion. The formation of sand spits, barrier islands and shoals play an important role in deltas evolutionary process. In this article, an attempt is made to investigate the evolutionary process of Semidried River Delta using historical resources, topographic maps, Arial photographs, Landsat images, and finally field studies.
Kay words : Sefidrud River Delta, Estuary, Geomorphological Evolution, Quarterneryدلتای سپیدرود بزرگترین دلتای ایرانی در ساحل جنوبی دریای خزرکه طی دو میلیون سال گذشته شکل گرفته، دارای تاریخ تکامل پیچیدهای است و به دلیل بسته بودن دریای خزر، روند دلتا سازی آن با دریا های آزاد تفاوت دارد. جابجایی مکرر دهانه نقش مؤثری در روند تکامل دلتا داشته، اما به تدریج میزان جابجایی کمترشده است. تاکنون در مورد نقش جریان های دریایی شرقی- غربی در انتقال رسوب، در خصوص انحراف دهانه سپیدرود اغراق شده و به نقش جابجایی دهانهها در مرفولوژی دلتا توجه ای نشده است. افزایش سطح آب دریا به میزان کم به تنهایی نمیتواند مانع گسترش دلتا شود. شکل گیری زبانه های ماسه ای، جزایر سدی و تپههای زیر آبی در روند تکامل دلتای اهمیت بسزایی دارد. در این مقاله سعی شده با استفاده از منابع تاریخی، نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، عکس های هوایی وتصاویر ماهواره ای لندست و در نهایت بررسی های میدانی، فرایند تکامل دلتای سپیدرود مورد بررسی قرار گیرد.
واژگان کلیدی: ژئومرفولوژی، دلتا، سپیدرود، کواترنر، دریای خزر.موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-بررسی عوامل جغرافیایی در نظام استقرار سکونتگاه ها با تأکید بر تکنیک های کمّی17761FAعلیرضااستعلاجیاستادیار گروه جغرافیا، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرریمجتبی قدیریمعصومدانشیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article19700101Geographical bases fall generally into two major categories: Natural and human. Studies have revealed that in addition to being affected by human bases, settlement system structure has also emerged due to natural bases. As an attempt to deal with this case, this study follows an applied research methodology in terms ot the objective, and an analysis- correlative method in terms of nature or quality. The results gained by correlation coefficient and regression analysis of the variables under study and settlement distribution clearly reveal a direct meaningful correlation between the type of lands and settlement distributibution, and a negative meaningful one between settlement distribution and highland levels. As far as the relation between natural bases and human bases are concerned, the functional situation also influence the settlement system.
The Functional situation itself depends on the natural situation. However, it includes situational, local, area, and beyond area aspects as well.
KeyWords: Settelment Establishing systems, Quantitative techniques, Geographical bases.به طور کلی بنیان های جغرافیایی به دو دسته بنیان های طبیعی و انسانی تقسیم میگردند. مطالعات انجام گرفته نشان میدهد که ساختار نظام استقرار ضمن تأثیرپذیری از بنیان های انسانی در ارتباط با بنیان های طبیعی شکل گرفتهاند. نتایج حاصل از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیونی متغیرهای مورد بررسی و توزیع سکونتگاه ها نشان میدهد که بین تیپ اراضی و توزیع سکونتگاه ها همبستگی مستقیم و معنی دار و بین طبقات ارتفاعی و توزیع سکونتگاه ها همبستگی معکوس و معنی دار وجود دارد. در کنار بنیانهای طبیعی در ارتباط با بنیان های انسانی، موفقیت کارکردی نیز در نظام استقرار تأثیر میگذارد. موفقیت کارکردی اگر چه وابسته به موفقیت طبیعی است، شامل موقعیت محلی، ناحیهای و فرا ناحیهای نیز میباشد.
واژگان کلیدی: بنیان های طبیعی و انسانی، نظام استقرار، تکنیک های کمیّ، ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیونی.موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-جایگاه صنایع در فرایند صنعتی سازی و توسعة روستایی بخش مرکزی شهرستان بیرجند17762FAسید حن مطیعیلنگرودیاستاد دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانمحمودمرادیدانشجوی دوره دکترای جغرافیا، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article19700101Abstract
One of the greatest challenges of the present and future in rural areas of central district of Birjand is providing jobs needed by a surplus workforce from agriculture sector.
Disability of agriculturl sector in absorbing surplus workforce in ensuring enough income has forced the flood of rural migrants of central districts to flow towards cities.
Therefore, generating jobs and ensuring income, especially for rural low-income groups, is an undeniable necessity. The rural industry sector within the studied district has a potential and actual ability that, by setting and developing suitable rural industries such as handicrafts (carpet weaving …) and small factory and convertible industries in the framework of industrialization process, to provide employment, increas income and welfare, decrease rural-urban migrations, and eventually reduce regional inequalities, hence rural development can be facilitated.
This study aims to explain the role and status of rural industries in industrialization process, and has focused on its outcome in the framework of permanent employment and income in order to achieve rural development in the central district of Birjand.
Key Words: Rural industries, Rural industrialization, Rural development, Birjandیکی از بزرگترین چالشهای حال و آینده در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان بیرجند، ایجاد اشتغال لازم برای کارگران مازاد و رانده شده از بخش کشاورزی است. ناتوانی بخش کشاورزی در جذب نیروی کار مازاد و تأمین درآمد کافی، منجر به سرازیر شدن سیل مهاجرین روستایی بخش مرکزی به سوی شهرها شده است؛ لذا ایجاد فرصت های اشتغال و درآمد به ویژه برای گروههای کم درآمد روستایی ضرورتی انکار ناپذیر است.
بخش صنعت روستایی در محدودة مورد مطالعه از توانمندیهای بالقوه و بالفعل برخوردار است که میتوان در چارچوب فرایند صنعتی سازی با استقرار و توسعة صنایع متناسب روستایی اعم از صنایع دستی (قالیبافی و ...) و صنایع کارخانهای (کوچک و تبدیلی) و با ایجاد فرصتهای شغلی، افزایش درآمد و رفاه، کاهش مهاجرتهای روستا ـ شهری و نیز کاهش نابرابریهای منطقهای، فرایند توسعة روستایی را تسهیل کرد.
این مقاله با هدف تبیین نقش و جایگاه صنایع روستایی در فرایند صنعتی سازی، پیامدهای آن را در قالب تأمین اشتغال پایدار و درآمد، جهت دستیابی به توسعة روستایی در بخش مرکزی شهرستان بیرجند مورد تأکید قرار داده است.
واژگان کلیدی: صنایع روستایی ، صنعتی سازی روستایی ، توسعة روستایی ، بیرجند .موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-روند شاخص های حدی دما و بارش در تهران17763FAحسینمحمدیدانشیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانفرحنازتقویعضو هیات علمی موسسه ژئوفیزیک و دانشجوی دوره دکتری دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهراندانشیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانJournal Article19700101Abstract
Interest in climate changes has significantly increased in recent years due to the important economic and social consequences connected with extreme weather events. In this paper, the variability and extreme event behaviour were studied on the basis of indices of climatic extremes. The indices of temperature and precipitation extremes in this study were selected from the list of climate change indices recommended by the World Meteorological Organization–Commission for Climatology(WMO–CCL) and the Research Program on Climate Variability and Predictability (CLIVAR).
The findings revealed that Fd & ID indices have significant decreasing trends and the daily minimum &mean temperature have increasing trends. In addition, warm extremes indices such as T40, CDD TR ,SU and GDD show a pronounced increasing trend rather than cold extreme. For example HDD & DTR have decreasing trends. Indices of extremes precipitation such as SDII,RR20 show low decreasing trends however the trend of indices WD, RR5, PER95 is increasing. Symmetric warming in tails of most indices is seen.
Keywords : Climate change ,Extreme climate indices, Trendتوجه به تغییرات اقلیمیدر سال های اخیر به علت پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و خسارات مالی مربوط به رویدادهای حدی جوی اهمیت زیادی پیدا کرده است. در اکثر مطالعات توجه به تغییر اقلیم فقط در صدد آشکارسازی روندهای پتانسیلی یا نوسانات در متوسط طولانی مدت علائم اقلیمی است؛ اما مطالعه تغییر پذیری و تغییر رفتار رویدادهای حدی جوی نیز مهم می باشد. برای بررسی رویدادهای حدی، شاخص های اقلیمیحدی برای داده های سطح زمین به وسیله گروه کاری آشکارسازی تغییر اقلیم سازمان هواشناسی جهانی و کمیته اقلیم شناسی و برنامه تحقیقاتی تغییر پذیری اقلیم و قابلیت پیش بینی معرفی شده است. در این مقاله روند این شاخص های حدی بر اساس سریهای زمانی روزانه دما و بارش ایستگاه تهران در دوره آماری 2003 ـ 1951 مطالعه شده است .علاوه بر این، توزیع دنباله های حدهای گرم و سرد و کاربرد شاخص ها در موارد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که شاخص های FD و ID یا شاخص های حدهای سرد روند کاهشی محسوسی دارند. از طرف دیگر روند دمای حداقل و دمای متوسط روزانه کاملاً افزایشی است و شیب مثبت دارد. این در حالی است که روند افزایشی دمای حداکثر شیب کمتری دارد. روند افزایشی حدهای گرم مانند 40T (دماهای حداکثر بالاتر از 40 درجه)، شاخص CDDو GDD و روند کاهشی HDD و DTR نیز در همة مدل های بکار گرفته شده در این مقاله بارز میباشد. شاخص های حدی بارش نیز روند کاهشی با شیب بسیار کم را نشان می دهد. توزیع دنباله های سری های زمانی، دمای حداقل و دمای متوسط هماهنگی زیادی با هم دارند و هر دو گرمایش متقارنی را نشان می دهند. از نتایج این تحلیل میتوان سناریوهایی برای مطالعه موردی مناطق مختلف در زمان وقوع رویدادهای حدی اقلیمی ارائه و پیشبینی کرد.
واژگان کلیدی: تغییر اقلیم، رویدادهای اقلیمیحدی، شاخص های حدی، روندموسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-بررسی روند شکلگیری محورهای صنعتی پیرامون شهر تهران با تاکید بر محور کرج- قزوین17764FAآحمدپوراحمددانشیار دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهرانناهیدفلاحیاندانشجوی دوره دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشگاه تهرانJournal Article19700101From the beginning of the industrialization trend, Tehran- as the most industrial pole of Iran – has included one – third of manufacturing industries. Although the implementation of the industries in 120 km radius of Tehran (1976) have led to gradual decrease of industries in Tehran city, but have caused the movement of industrial concentration to the surrounding region and the emergence of industrial axes – in a radial form – around the main transportation roads which connect to Tehran.
The emergence of the uncontrolled and unplanned industrial corridors indicates the spatial expansion of Tehran industrial pole and the polarization space.
This research analyzes the causes and nature of development of industrial axes- based on library studies and fieldwork – before and after the Islamic Revolution.
The results show that not only all of the policies and strategies implemented by the government have not been efficient against industrial concentration, but have also led to considerable increase of industrial intensity around Tehran urban region.
Keywords : Industrial axis, Industrial development, Industrial concentration, Tehran, Manufacturing industries of Tehran.از آغاز روند صنعتی شدن، تهران همواره با دارا بودن تقریبی یک / دوم صنایع، مهمترین قطب صنعتی کشور بوده است و اگر چه اتخاذ خط مشیهای تمرکززدایی صنعتی از سال 1346 به بعد و قانون ممنوعیت احداث صنایع در شعاع 120 کیلومتری تهران در یک دوره زمانی موجبات کاهش تدریجی استقرار صنایع در تهران را فراهم آورد، اما در عوض به انتقال تمرکز صنعتی به نواحی اطراف و ظهور محورهای صنعتی پیرامونی در امتداد جادههای ارتباطی و اصلی و در اتصال به تهران انجامیده است. شکلگیری خودجوش و کنترل نشدة این کریدورهای صنعتی نمایانگر عدم توقف گسترش فضایی قطب صنعتی تهران و وسیعتر شدن فضای قطبش میباشد. در میان این محورها، محور صنعتی غرب تهران به طول تقریبی بیش از 140 کیلومتر که از میان شهرستانهای کرج و هشتگرد عبور میکند و به قزوین میپیوندد، طولانیترین و متراکمترین محور از نظر استقرار صنایع و کانونهای جمعیتی میباشد. در این پژوهش با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، علل و چگونگی روند تکوین محور صنعتی غرب تهران در دو دوره قبل و بعد از انقلاب اسلامی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در هر دو مرحله سیاستهای کنترلی اتخاذ شده از سوی دولت در مقابله با تمرکز صنعتی و ممانعت از گسترش واحدهای صنعتی در محور مزبور کارآمد نبوده است.موسسه جغرافیای - دانشکده جغرافیاپژوهش های جغرافیایی (منتشر نمیشود)1026-683638120070421-تغییرات مرفولوژی شهری ( مطالعه موردی شهر رشت در ایران)17765FAنورالدینعظیمیعضو هئیت علمی گروه شهرسازی، دانشکده معماری و هنر دانشگاه گیلانJournal Article19700101Under the influence of recent socio - economic and technological transformation, Iranian cities have experienced notable changes in their spatial structures. Reviewing the main aspects of morphological change in the City of Rasht, this paper attempts to analyze the underlying factors of recent spatial change and how it influenced the conditions of urban life in this city.
The main data and information employed in this article come from different case studies and author’s experience on the City of Rasht over the past five years. As the largest city in southern Caspian shores, Rasht is witnessing a relatively rapid change in its spatial form. The change in the spatial structure of the city is observed both in old districts as well as in the newly built neighborhoods. Using a descriptive method, collected data and information have been analyzed to sum up the characteristics of spatial structure of the city over the past decades.
Changing the street layout through widening or opening the new thoroughfares in the city center and reshaping the old network from an unplanned pattern of the past into a semi- radial layout, substituting the single story houses with multi story buildings, change in the architectural style, development of new forms of residential complexes within the city as well as in the outskirt and a boom in housing construction are the main changes which one can observe in the present Rasht. This paper also discusses the increasing social segregation in the city, as the income gap among social groups is widened. It argues how economically based neighborhoods are segregated in the city.
Keywords: Urban change, Morphology, Spatial structure, Urban development, Rasht.Under the influence of recent socio - economic and technological transformation, Iranian cities have experienced notable changes in their spatial structures. Reviewing the main aspects of morphological change in the City of Rasht, this paper attempts to analyze the underlying factors of recent spatial change and how it influenced the conditions of urban life in this city.
The main data and information employed in this article come from different case studies and author’s experience on the City of Rasht over the past five years. As the largest city in southern Caspian shores, Rasht is witnessing a relatively rapid change in its spatial form. The change in the spatial structure of the city is observed both in old districts as well as in the newly built neighborhoods. Using a descriptive method, collected data and information have been analyzed to sum up the characteristics of spatial structure of the city over the past decades.
Changing the street layout through widening or opening the new thoroughfares in the city center and reshaping the old network from an unplanned pattern of the past into a semi- radial layout, substituting the single story houses with multi story buildings, change in the architectural style, development of new forms of residential complexes within the city as well as in the outskirt and a boom in housing construction are the main changes which one can observe in the present Rasht. This paper also discusses the increasing social segregation in the city, as the income gap among social groups is widened. It argues how economically based neighborhoods are segregated in the city.
Keywords: Urban change, Morphology, Spatial structure, Urban development, Rasht.